کد مطلب:48458
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:5
انسان در برخي آيات قرآنمورد ستايش قرار گرفته و در برخي آيات سرزنش و تقبيح شده است، مگر فطرت انسان دو سويه است؟
فطرت داراي معاني اصطلاحي يا كاربردهاي متعدد است و مناسبترين آنها با موضوع سخن به معناي نوع آفرينش ميباشد و اموري را ميتوان فطري (= منسوب به فطرت) دانست كه آفرينش موجودي اقتضاي آنها را داشته باشد و از اين رو ميتوان سه ويژگي را براي آنها در نظر گرفت:
1. فطريات هر نوعي از موجودات در همة افراد آن نوع يافت ميشود، هر چند كيفيت آنها از نظر شدّت و ضعف متفاوت باشد.
2. امور فطري در طول تاريخ همواره ثابت است و چنان نيست كه فطرت موجودي در برههاي از تاريخ اقتضاي خاصي داشته باشد و در برههاي ديگر اقتضايي ديگر. (فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لاَتَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّه;(روم،30
3. امور فطري از آن حيثيت كه فطري و مقتضاي آفرينش موجودي است، به تعليم و تعلّم نيازي ندارد، هر چند تقويت و جهت دادن به آنها نيازمند آموزش باشد.(براي آگاهي بيشتر: ر.ك: انسانشناسي، محمود رجبي، فصل سوم، انتشارات مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني;، چ پنجم، 1379 / آموزش عقايد، محمد تقي مصباح يزدي، ج 1، ص 38ـ39، شركت چاپ و نشر بينالملل، سازمان تبليغات اسلامي، چ اول، 1378.)
با توجه به مطالب ياد شده، همة انسانها از فطرت و سرشت مشتركي برخوردارند كه در همة آنها به وديعت گذاشته شده است، ولي امور فطري و سرشت مشترك انسانها همواره فعلي و شكل گرفته و شكوفا شده نيستند، بلكه ميتوان سرشت مشترك انسانها را مشتمل بر پارهاي استعدادها و قابليتها دانست كه به مرور زمان و با فراهم شدن شرايط خارجي به فعليت ميرسند و شكوفا ميشوند; براي مثال حقيقتطلبي و كمال جويي كه از امور فطري است، ميتواند در اثر عوامل محيطي و اجتماعي و تعيلم و تعلم، در برخي افراد انسان تقويت شود و در برخي رو به افول گذارد.(ر.ك: انسانشناسي، همان.)
با توجه به آنچه گذشت دانشمندان قرآنپژوه در يك جمعبندي بين آياتي كه انسان را ميستايد و آياتي كه او را نكوهش ميكند، به اين نتيجه ره يافتهاند كه منشأ تكريمها كرامت ذاتي انسان و استفاده شايسته او از عنصر اختيار (كرامت اكتسابي) و منشأ تقبيحها، استفاده نابجاي انسان از اختيار اوست.
مقصود از كرامت ذاتي آن است كه خداوند انسان را به گونهاي آفريده كه در مقايسه با برخي موجودات ديگر از لحاظ ساختمان وجودي از امكانات و مزاياي بيشتري برخوردار است و يا تنظيم و ساختار امكاناتش به شكل بهتر صورت پذيرفته و در هر حال از دارايي و غناي بيشتري برخوردار است. و ذات انسان به خاطر كرامت ذاتي كه دارد، ستودني است چنان كه خداوند ميفرمايد: لَقَدْ خَلَقْنَا الاْ ?ًِنسَـَنَ فِيَّ أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ (تين،4) و وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِيَّ ءَادَم...(اسرأ،70) از طرفي يك عنصر بسيار مهم در ساختمان وجودي انسان اختيار است. انسان با بهرهبرداري صحيح از اين عنصر باارزش و در پرتو ايمان و عمل صالح ميتواند به جايگاه شايستة خويش كه خليفة اللهي و مقامهاي عالي است، دست يابد و مشمول ستايشها و تكريمهاي خداي متعال گردد: وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَغكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الاْ ?َرْضِ خَلِيفَةً...;(بقره،30) و يا وَ مِنَ الَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِي نَافِلَةً لَّكَ عَسَيََّ أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا ;(اسرأ،79) پس آدمي به خاطر استفاده شايسته از اختيار قابل ستايش است.
ولي هر گاه انسان از اختيار خويش سوءاستفاده كند و به بيراهه برود، مشمول توبيخها و سرزنشهاي قرآن ميشود: أُوْلَغكَ كَالأَْ نْعَـَمِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ...(اعراف،179) و نيز ر.ك: (انفال،22) (معارج،19ـ20)(براي آگاهي بيشتر ر.ك: انسانشناسي، ص 86ـ90.)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.